سایت گویانیوز ضمن بازنشر یادداشت "ای کاش روضه میخواندند!" مرحوم مدرس را به عنوان "مخالف شدید حق رأی زنان و انتخاب آنان به عنوان نمایندۀ مجلس" معرفی کرده است!
زیدآبادی در کانال خود در ادامه نوشت: مدرس بعد از تغییر سلسلۀ پادشاهی، 7 سال زندگی بینهایت دشواری در تبعیدگاه خواف از سر گذراند. نهایتاً هم در سال 1937 توسط مأموران رضاشاه در تبعیدگاه دوم خود در کاشمر به قتل رسید.
زنان فرانسه در سال 1944 یعنی 7 سال پس از قتل مدرس حق رأی به دست آوردند. حال چطور میتوان از یک رجل دینی در این گوشه از دنیا انتظار داشت که در اوایل قرن 20 با حق رأی زنان و یا حضور آنان در مجلس موافق بوده باشد؟
حقوق زنان و کودکان به طور خاص و حقوق بشر به طور عام، امری تکاملی و تدریجی بودهاند. تا همین 160 سال پیش بردهداری در سطح جهان، امری عادی و قانونی به شمار میرفته و عموم افراد نامدار و متمول بردهدار بودهاند. در فرانسه 59 سال بعد از انقلاب کبیری که شعارش برابری، برادری، آزادی بود، بردهداری لغو شد!
اگر قرار به داوری در بارۀ نیاکان و گذشتگان بر اساس نظام ارزشی و حقوقی امروز جهان باشد، عموم آنان را میتوان "جنایتکار" به حساب آورد، همانطور که دهها یا صدها سال دیگر، ممکن است همۀ ما به دلیل نوع نظام حقوقی و ارزشی زمان خود، جنایتکار به حساب آییم!
مدرس در طول حیات سیاسی خود به شدت مورد علاقه و احترام رجال نامدار عصر مشروطیت بود. نطق مرحوم دکتر محمد مصدق در مجلس چهاردهم در سوگ او خود گواه روشنی از نوع نگاه رجال ملی و سیاسی به اوست.
به گمانم یک ذره انصاف هم چیز خیلی بدی نباشد!
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟